به گزارش شهرآرانیوز؛ چندی پیش، یکی از روزنامههای سراسری نوشته بود که «حسن کاظمی قمی، سفیر و نماینده ویژه دولت در امور افغانستان» یکی از مقامات دخیل در موضوع فروش زمینهای چابهار به اتباع افغانستانی است.
موضوعی که طی چند روز گذشته در رابطه با آن صحبت شده است بحث فروش زمینهای چابهار به اتباع افغانستانی است، خبرهای پیرامون این موضوع تأکید میکنند که شما به عنوان نماینده دولت در این موضوع دخالت داشتید و ما میدانیم که براساس قوانین ایران، فروش زمین به اتباع خارجی ممنوع است. آقای کاظمی قمی این موضوع صحت دارد؟ و اگر صحت ندارد میتوانم این سوال را مطرح کنم که خبر فروش زمین به افغانستانیها بعد از چه موضوعی مطرح شد و اصل موضوع چه بود؟
ما طبیعتا در همه موضوعاتی که مصوبه شورای عالی امنیت ملی یا هیأت دولت و یا در چارچوب قوانین و مصوبات مربوط به مناطق آزاد کشور در حوزه افغانستان است مسئولیت داریم که از همه ظرفیتها و امکانات که در بخش دولتی، خصوصی و تعاونیها استفاده و آنها را فعال کنیم. این سیاست در چارچوب مأموریت و وظایف ما است.
اما در رابطه با اینکه امروزه شایعاتی در مورد فروش زمینهای منطقه چابهار به سرمایهگذاران افغانستانی، مطرح شده است باید گفت اولاً سرمایهگذاران افغانستانی هم مثل سایر سرمایهگذاران خارجی مورد تشویق و حمایت دولت جمهوری اسلامی هستند که بیایند در کشور ما سرمایهگذاری کنند. این یک اصل است که نه فقط برای افغانستانیها بلکه برای تمام اتباع خارجی که علاقهمند هستند بیایند به داخل کشور مطرح است. کشوری که دارای امنیت است و ظرفیتهای بسیار خوب برای جذب سرمایه دارد و بسیار هم سودده است. پس این مختص افغانستانیها نیست و برای تمام سرمایهگذاران خارجی است که به کشور ایران بیایند.
اما در مورد مساله چابهار که به عنوان یک بندر اقیانوسی مطرح است هم باید گفت، بندری است که اتصال به شرق و غرب و شمال به جنوب دارد. در برنامههای پنج ساله دولت از جمله برنامه هفتم توسعه که شروع شده است مساله توسعه مناطق آزاد، مخصوصا منطقه مکران چابهار در دستور کار همه دولتها قرار داشته است. یعنی مساله چابهار بحث امروز نیست. شما قدمت حضور و فعالیت کشورهایی مانند هند در چابهار را بینید.
در افغانستان امروز شرایطی پیش آمده است که (افغانستانیها) علاقهمند به این هستند که از مسیر کریدور ترانزیت ایران استفاده کنند؛ نزدیکترین مسیر به آبهای آزاد چابهار است. افغانستان از ترانزیت ایران استفاده میکند هم به سمت اروپا و هم از مسیر بندرعباس به آبهای آزاد و کشورهای دیگر میرود که موضوع جدیدی نیست.
بهتر است بدانید که در طرح توسعه کشور، بندر چابهار جایگاهی دارد و ما هم به دنبال جذب سرمایه هستیم، این سرمایهها مختص به هند و افغانستان نیست که بگوییم فقط از این دو کشور بیایند. هر سرمایهگذار خارجی که بتواند در چارچوب طرح توسعه چابهار بیاید و سرمایهگذاری کند مورد پذیرش است.
خوشبختانه در دولتهای سیزدهم و چهاردهم موضوع مکران و چابهار جزو مناطق آزاد بود و است که در اولویت قرار دارد. شرایطی هم که امروز در افغانستان بعد از خروج سربازان آمریکایی ایجاد شده است و علاقهمندیای که امروز تجار افغانستانی در حکومت سرپرست، به این مسیر ترانزیت دارند موجب شده است که مسیر ایران فعال شود. به صورت کلی یعنی هم در جمهوری اسلامی و هم در افغانستان، این علاقهمندی وجود دارد.
در حال حاضر ما در حوزه ریلی اتصال از چابهار که به سمت زاهدان بیاید و از سمت شمال از گذر ترکمنستان به آسیای مرکزی برود را داریم، همزمان که قرار است انشاءالله تا اوایل سال آینده انجام شود. اتصال ریلی چابهار به زاهدان هم تکمیل خواهد شد که ادامه این مسیر به سمت سنگان خواهد آمد. یعنی اتصال به شبکه سراسری خواهد بود و ادامهاش به سمت ترکمنستان میرود.
در برنامهای که در حوزه فعالیتهای اقتصادی با کشور افغانستان داریم این برنامه لحاظ شده است که ما از مسیر زاهدان به میلک و از میلک به صورت ریلی به سمت مزارشریف و قندهار برویم. علاوه بر آن، در مسیر خط ریلی که به سنگان میرسد یعنی در حقیقت اتصال به داخل افغانستان، از سنگان به مرز شمتیغ و تا روزنک که پیش از این خط ریلی ایجاد شده است.
تلاشهایی که طی یک سال و نیم در جهت بازسازی، بهسازی، عملیاتیکردن و تجاری کردن خط راهآهن انجام شد از سنگان به روزنک افغانستان بوده است. یعنی ۶۰ کیلومتر داخل خاک افغانستان که به طور جدی از روزنک به شهر هرات خط ریلی احداث شود که این موضوع هم در اولویتهای کاری ما است که در حال انجام آن هستیم. الان خط روزنک به سنگان تجاری شده است. در خبرها نیز به این موضوع اشاره شده است که محمولههایی از افغانستان و از این مسیر (ایران) به ترکیه و اروپا میرود. یعنی ما در طول یک سال و نیم این تلاش را انجام دادیم. از طریق یک کنسرسیوم ریلی متشکل از ۱۱ شرکت ریلی بخش خصوصی که خوشبختانه امروز مورد حمایت جدی وزارت راه قرار گرفتهاند؛ من به عنوان نماینده ویژه رئیس جمهور تلاش انجام دادم تا این طرح عملیاتی بشود.
همانطور که اشاره شد چابهار موقعیتی دارد که در چارچوب گسترش کریدور ترانزیت جنوب به شمال و شرق به غرب به شدت مؤثر است. بر این اساس امروز طرح توسعه چابهار در اولویت و در دستور کار است، حتماً خبر هم دارید که یکی از اقدامات خوبی که دارد صورت میگیرد در مساله فرودگاهی است. فرودگاه موجود چابهار با توجه به برنامهریزی که قرار است در جذب سرمایه خارجی صورت بگیرد و طرح توسعه کلان موجود، جوابگو نخواهد بود. پس مساله هم در حوزه بندری، هم در حوزه زیرساختها از جمله فرودگاه، تماماً نیازمند جذب سرمایه است.
*با این اوصاف بحث فروش زمین نیست، فقط جذب سرمایه است.
به این موضوع هم اشاره میکنم. اما در ادامه صحبتهایم لازم است بگویم که امروز بعد از بحران اوکراین موقعیت ژئوپلتیک ایران و افغانستان به شدت افزایش پیدا کرده است. بحران در اوکراین موجب شد انتقال حدود ۲۰۰ میلیون تن کالای ترانزیت دچار مشکل شود، طبیعتاً امروز چابهار باید نقشآفرین باشد.
در سیاستی که الان در برنامههای پنج ساله از جمله برنامه هفتم دنبال میشود به دنبال آن هستیم که کریدور ترانزیت از جنوب و چابهار به سمت آسیای مرکزی بیاید و یک مسیر از ایران به افغانستان و یک مسیر از افغانستان به سمت آسیای مرکزی و یکی هم به سمت چین برود.
در گفتگوهایی که با طرف افغانستانی و چینی داریم بر این نکته تأکید داریم که بتوانیم از چابهار وارد افغانستان بشویم، از مسیر هرات به سمت کابل، واخان و به سمت چین برویم. این طرح جدای از طرحی است که از آسیای مرکزی و ازبکستان عبور میکند که مسالهای بسیار مهم است. بحثی بود که مسیر ترانزیت از منطقه شمال که به سمت کابل میآید به سمت جنوب هم برود که انجام آن، کار بسیار مشکلی است. به دلیل شرایط توپوگرافی سختی که منطقه سالنگ دارد.
آخرین گفتگوهایی که انجام دادیم این است که مسیر ترانزیتی موردنظرمان از آسیای مرکزی و ازبکستان به سمت استان بلخ و بعد به هرات بروند. هراتی که در حال حاضر در حال تهیه تدارک اتصال ریلی آن هستیم. این یک تحول بزرگ است که میخواهد اتفاق بیفتد که لازمه تمام این موضوعات آن است که در چابهار به سمت سرمایهگذاری برویم. این هم در چارچوب قوانین مصوب مجلس شورای اسلامی و هیأت دولت است، اصلاً بحث فروش زمین نیست. بحث این نیست که زمین به اتباع خارجی بدهیم.
*یعنی قرار نیست زمین بفروشیم و فقط جذب سرمایه میکنیم.
بله. شما به همه سرمایهگذارانی که میخواهند بیایند و مثلا در آنجا اقدام به ایجاد سوله برای انبارداری کنند، در چارچوب قانون یک انبار یا سولهای اجاره میدهید که اجاره نامه آن تاریخ و زمان هم دارد.
*مقصود فروش زمین نیست؟
به هیچوجه. این شایعه است. به نظر من کسانی که این شایعات را مطرح میکنند یا اطلاع ندارند یا تحت جوسازیها قرار میگیرند یا ناخواسته (نمیخواهم متهم کنم) در مسیری حرکت میکنند که آن مسیر، مسیری است که میخواهد جلوی توسعه کشور را بگیرد.
*البته از شما هم نام برده بودند که شما این موضوع را پیگیری میکنید.
فقط موضوع چابهار نیست، من در تمام موضوعاتی که مربوط به افغانستان هست...
در مورد همین بحث فروش زمین به افغانستانیها از شما نام میبرند.
مساله اصلاً فروش زمین نیست. پس یا مطلع نیستند یا تحتتأثیر فضایی هستند که دیگران ایجاد میکنند. یا کسانی هستند که واقعاً مخالف با توسعه اقتصاد کشورند یا مخالفاند که ایران به عنوان اینکه امنترین، پایدارترین، اقتصادیترین و کوتاهترین مسیر ترانزیت شمال به جنوب و شرق به غرب است، مطرح شود. یعنی آنهایی که نمیخواهند این اتفاق رخ دهد.
درحالیکه این اتفاق حتماً باید بیفتد و چابهار نقش کلیدی دارد و ما به دنبال جذب سرمایه برای آن هستیم. نه اینکه بخواهیم زمین را به کسی واگذار کنیم یا بفروشیم. ما در کشورمان ۸ سال در جنگ بودیم و دفاع میکردیم که یک وجب از خاک داده نشود، حالا نمیآییم این خاک را به دیگران هبه کنیم. این اتهامزنیها خوب نیست.
آنهایی که میگویند یا واقعاً مطلع نیستند یا دیگرانیاند که نمیخواهند توسعه کشور را ببینند. نمیخواهم این مورد را به سوال شما گره بزنم، اما میخواهم توجه افکار عمومی را جلب کنم. به محض اینکه مساله چابهار و دعوت از سرمایهگذاران برای سرمایهگذاری در چابهار مطرح شد دیدید که یکسری اقدامات تروریستی صورت گرفت. پیامهایی که داده شد مبنی بر این بود که این نوع اقدامات تروریستی برای آن است که چابهار نباید به سمت یک منطقه آزاد توسعهیافته برود که کریدورهای ترانزیتی در آن راهاندازی شود.
نمیخواهم بگویم آنهایی که الان این حرفها را میزنند با آن موضوع مرتبط هستند. اما تروریستها به دنبال آن هستند که نگذارند ما برنامههایمان را دنبال کنیم. شما ببینید موقعیت دبی قابل مقایسه با چابهار نیست. موقعیت چابهار بهتر از موقعیت هر بندر آزادی در منطقه است.
ما باید در طول این چهل سال سرمایهگذاریهای عظیمی در چارچوب یک طرح کلان در این منطقه انجام میدادیم. در نتیجه امروز مصمم هستیم تا در چارچوب قوانین و مصوبات مجلس شورای اسلامی، دولت، قانون حاکم بر مناطق آزاد، جذب سرمایه کنیم. بحث فروش زمین و واگذاری زمین به این معنی که میخواهیم زمین را به دیگرانی بدهیم که صاحب شوند اصلاً صحت ندارد.
باید به این موضوع هم اشاره کنم که در طول این چهار و پنج روز اخیر در کابل نمایشگاهی برگزار شد که شرکتهای بزرگ تولیدی ما در ۵۵ غرفه آن حضور داشتند. همزمان هیات عالیرتبه استان سیستان و بلوچستان با محوریت استاندار محترم و مدیر منطقه آزاد چابهار سرکار خانم ریگی هم در آنجا بودند که در آنجا مفصلاً راجع به سیاستهایی که ما در حوزه چابهار و جذب سرمایه داریم و همچنین نحوه همکاریهای که با طرفهای خارجی ازجمله افغانستانیها داریم گفتگو شد.
پس این مساله که میخواهیم زمین بفروشیم و به خارجی بدهیم صحت ندارد. مساله اجاره دادن برای سوله و ساخت و ساز هم، بحث امروز و مساله چابهار نیست. در هر منطقهای از ایران این اتفاق میافتد.
بحث دیگری که مطرح است، بحثی است که وزیر کشور روی آن تأکید دارند و آن، این است که اتباع غیرمجاز افغانستانی به کشورشان بازگردانده شوند. آماری که ما داریم حاکی از آن است که در حال حاضر به صورت رسمی ۶ میلیون نفر افغانستانی در ایران زندگی میکنند. آیا میدانید به صورت غیررسمی این آمار چند نفر است؟ سئوال دوم هم این است که بحثی مطرح شده که ایران در راستای سیاست امتگرایی بعد از مهاجرت نخبگان ایرانی از کشور، اتباع افغانستانی را وارد ایران میکند که جایگزین شوند. این موضوع را میپذیرید؟ به چه شکلی است؟ اینکه میگویند مرزها را خیلی سفت و سخت نمیگیرند و قرار است که این اتباع وارد شوند و قرار است که ساماندهی شوند و بمانند. آقای سفیر به این موضوع هم توجه داشته باشیم که به واسطه امر تحریمها مردم ایران هم در وضعیت اقتصادی نابسامانی قرار دارند.
ببینید افغانستان ۴۵ سال است که دچار بحران و چالش بوده است. ۲ دوره اشغالگری سنگین سرزمینی را دیده است. یک زمانی از سوی اردوگاه کمونیست مورد حمله قرار گرفت و اشغال شد و یک زمان اردوگاه لیبرالیسم با محوریت آمریکاییها ۲۰ سال این کشور را اشغال کرده بودند. آمریکاییهایی که میگفتند ما هزاران میلیارد دلار با هدف اینکه تروریسم را مهار کنیم، هزینه کردیم دروغ میگفتند.
اگر دقت کنید در همین زمان ۲۰ ساله، آمار تولید مواد مخدر از ۲ هزار تن در سال ۲۰۰۰ به ۱۰ هزار تن، در انتهای اشغالگری آمریکا رسید. افغانستان معتاد نداشت و امروز ۴ میلیون نفر معتاد در این کشور وجود دارد.
افغانستان بعد از ۲۰ سال اشغالگری، تولید برق دولتیاش ۵۰۰ مگاوات است. آمریکاییها نه تنها مساله تروریسم را حل نکردند، داعش و داعش خراسان هم محصول حمایت همین آمریکاییها است. هیچ شهروند و تبعهای دلش نمیخواهد از سرزمیناش بیرون برود، اما شرایط اقتصادی و بحرانهای امنیتی مردم افغانستان را به سمت یک مهاجرت کوچ داد.
ایران کشوری است که واقعاً پذیرایی و مهماننوازی کرد. حتی در طول ۸ سال دفاع مقدس ما بیش از ۷ میلیون مهاجر افغانی-عراقی در ایران داشتیم. ایران حتی حاضر نشد در آن مقطع که درگیر جنگ بود و دشمن تلاش میکرد ۵ استان ایران را به اشغال خود در بیاورد، آنها را اخراج کند. در همین تهران روزانه ۲۰۰ ترور صورت میگرفت، شهروندان عراقی که در اینجا بودند به عنوان مهمان پذیرایی شدند، ایران حاضر نشد آنها را اخراج کند و این درک را داشت که شرایط این افراد شرایط سختی بود.
آیا مفهومش این بود که ما از آنها دعوت کردیم که بیایند؟ نه، شرایط در کشورهایشان باعث شد که بیایند. در مورد افغانستان هم، از سه سال پیش که آمریکاییها از افغانستان خارج شدند و فضای جدیدی پیش آمد، یک جمعیتی بنا به نگرانیهایی که داشتند و شرایط اقتصادی و امنیتی داخل افغانستان به ایران آمدند. آیا جمهوری اسلامی مرزهایش را باز کرد؟ نه واقعاً این موضوع صحت ندارد.
در چارچوب مصوبات شورای عالی امنیت ملی و تأکید مقام معظم رهبری ما اقدام به احداث دیوار فیزیکی در مرز ایران و افغانستان به طول ۹۳۵ کیلومتر کردهایم. چه دلیلی دارد که بخواهیم مرزهایمان باز باشد؟ ۹۳۵ کیلومتر مرز وسیعی است و ما از یک طرف با توجه به شرایط افغانستان ملاحظات انسانی داشتیم. هر چند که برایمان سخت است چرا که وقتی سیل عظیمی از این مردم، آن هم در دل تاریکی و شب میآیند شما نمیدانید که یک قاچاقچی مواد مخدر است یا خانوادهای که با زن و بچه میآید؟
اما ما با نگاه انسانی موضوع را بررسی میکنیم. به همین خاطر هم داریم این دیوار فیزیکی را در مرز احداث میکنیم تا موضوع ساماندهی شود. پس بحث این نبوده که ایران مرزهایش را باز کرده است که اتباع خارجی و افغانستانیها داخل ایران بیایند. ما کنترل مرز هم داریم. اما نمونه همین دیوار مرزی ایران با افغانستان را آمریکا در رابطه با مرز با مکزیک هم اعمال کرده است.
*آیا سفارت ایران در افغانستان از روند بازگشت اتباع غیرقانونی افغانستانی در ایران به کشورشان حمایت میکند؟
این موضوع در دستور کار است. اما این مساله که میگویند فضا را باز کردند و به دنبال ملتسازی و امتسازی هستند و نخبگان میروند و نخبگانی از افغانستان میآیند...
*البته نمیگویند نخبگان افغانستانی میآیند، بلکه صحبت از این است که افرادی با سطح تحصیلات پایینتر که پیرو هستند وارد ایران میشوند.
موضوع امتسازی هیچگاه مطرح نبوده است که شما بگویید پیروانی از کشورهای دیگر داخل ایران میشوند. هیچ دولتی در جمهوری اسلامی چنین نگاهی نداشته است. اینکه الان سیاست دولت این است که باید (حضور اتباع خارجی در کشور را) ساماندهی کند، حق هر دولتی است. حق هر دولتی است که باید اطمینان پیدا کند امنیت مرز و وضعیت امنیت داخلیاش صددرصد رعایت شود.
نه تنها در مورد تعدادی از اتباع افغانستان که به صورت غیرمجاز به ایران آمدند، بلکه آنهایی هم که به صورت مجاز آمدهاند باید ساماندهی و سازماندهی شوند. این کاری است که باید صورت بگیرد. این یکی از کارهای است که مدتهاست شروع شده است؛ ما مساله مهاجرین و مهاجرت را باید در چارچوب یک طرح جامع ببینیم و وظیفه همه دستگاهها است که باید در ذیل طرح جامع آن را در دستور کار خود قرار دهند.
موضوع دیگری که اهمیت دارد همین موضوع امنیت است. البته در میان همین اتباع خارجی که از افغانستان میآیند، بین اینها نخبگان علمی هم وجود دارد و در حال حاضر این آمار در داخل ایران قابل توجه است.
* این بحث هم هست که این نخبگان افغانستانی به سمت اروپا و آمریکا میروند.
بعضی از اتباع افغانستانی که دارای سرمایه هستند و یا کارآفرینیهای خوبی محسوب میشوند به کشورهای اروپایی و همسایه رفتهاند، اما آیا مفهوماش این است که آنها نمیخواستند داخل ایران سرمایهگذاری کنند؟ فکر نمیکنم اینطور باشد. آنها مایل به حضور در ایران بودند. چرا نیامدند؟ قانون جذب سرمایهگذاری خارجی ما قانون جذبکننده تجار خارجی نیست. این را باید ساماندهی کرد، در موارد مورد بحث باید این را لحاظ کرد که قوانین کشور باید قوانینی باشند که بتوانید جذب سرمایه کنید.
اینکه الان یک سرمایهگذار میخواهد بیاید اولین مساله این است که جذب سرمایهاش را با چه نرخی میخواهید محاسبه کنید؟ ما باید این مسائل را حل کنیم، مسائل اقامت، ثبت شرکتها و خیلی مسائل دیگر؛ خوشبختانه الان دارد به این موضوعات اهمیت داده میشود.
علاوه بر این، اعتقاد من این است که نقش نیروی کار افغانستان در ایران و توسعه اقتصاد کشور مثبت است. شاید خیلیها این حرف من را نپسندند و اعتراض کنند. اما ما نمیتوانیم واقعیت را نادیده بگیریم. مفهومش این نیست که افغانیها داخل کشور رها شده باشند، اما اینکه اینها در توسعه اقتصاد ایران نقش مثبتی دارند مهم است، اما حضورشان را باید ساماندهی کنیم که جای خود را هم دارد و حتماً باید صورت بگیرد.
اینکه فرمانده محترم فراجا و وزیر محترم کشور میگویند ساماندهی کنیم و غیرقانونیها باید برگردند، این در چارچوب یک نظام تعریف شده است، خود این موضوع نیازمند به یک طراحی و برنامه ریزی است.
*الان برنامهای برایش وجود دارد؟
شروع کردهایم و اخیرا با مسئول جدیدی که عهدهدار موضوعات افغانستان در وزارت کشور است هم، جلسهای برگزار کردهایم. باید هرچه سریعتر در یک حرکت جمعی دستگاههایی که در قبال اتباع خارجی مسئولیت دارند را گردهم بیاوریم. طرح جامعی آماده شود تا تبدیل به لایحه شده و به مجلس برود.
البته در این رابطه هم اکنون طرح دیگری نیز در مجلس مطرح است. حتماً خبر دارید که یک دور هم کلیت این موضوع مورد تصویب قرار گرفته است. اما نیازمند کار بیشتر است، دقت داشته باشید که وضعیت مهاجرین در ایران به دلیل موضوعاتی که دارد تقریباً به تمام دستگاههای حاکمیتی، کل نظام و مردم باز میگردد. از امنیت گرفته تا موضوعات مربوط به بهداشت و درمان، آموزش، شغل، مسکن، نحوه اقامت و تمام مسائل مربوطه دیگر. از این جهت موضوع فوق به عنوان یک اولویت در دستور کار قرار گرفته است و تلاش میشود که هرچه زودتر طرح جامعی که به آن اشاره شد تهیه شود.
امروز هم من با وزیر محترم کشور و مقام مسئول در این وزارتخانه گفتوگوی کوتاهی داشتم مبنی براینکه طرحی باید تهیه شود که از تمام جهات موضوع، مورد بررسی قرار گیرد و مورد حمایت تمام دستگاهها باشد. بعد آن را به دولت ببریم. باید به موضوع سرعت بدهیم، اما مفهوماش این نیست که کارهایی که الان انجام میشود را متوقف کنیم.
*الان آماری داریم که بعد از ورود مجدد طالبان به افغانستان چند نفر افغانستانی به ایران آمدند؟
نمیتوان آمار دقیق گفت.
*طی چند سال اخیر.
اگر شما بگویید که این ضعفی در دستگاه ما هست من میگویم بله.
* آماری وجود ندارد؟
وجود دارد، اما آمار دقیقی نیست. در طول این ۴۵ سال خیلی از اتباع افغانستانی که به ایران آمدند با خانمهای ایرانی ازدواج کردند و بچه دار شدند. بچههایی که در داخل کشور ما به دنیا آمدند. اینها همه شرایط را پیچیده میکند و در طرح جدید باید به همه این موارد پرداخته شود.
من مجددا تأکید میکنم که ما هر نوع طرح راهبردی که بخواهیم در حوزه اتباع خارجی تهیه و تصویب کنیم، باید اطلاعات دقیقی داشته باشیم. برای تهیه بانک اطلاعاتی جامع در همه حوزهها از امنیت، توسعه اقتصادی، بهداشت و درمان و هر موضوع مرتبط با اتباع خارجی باید از اطلاعات مردم شریف ایران کمک بگیریم.
*یعنی الان آماری نداریم که چند نفر آمدند؟
داریم. آماری که تقریباً روی آن توافق وجود دارد عدد ۶ میلیون نفر است.
* بعد از روی کار آمدن مجدد طالبان چند نفر به ایران آمدند؟ آقای فلاحتپیشه، نماینده سابق مجلس در مصاحبهای گفته بودند بین ۲ تا ۳ میلیون وارد ایران شدند.
اینکه میگویند بین ۲ تا ۳ میلیون نفر، به نظر من شاید بتوان گفت عدد ۲ میلیون اضافه شدند. اما همینطور که عرض کردم باید مردم به ما کمک کنند. اطلاعات مردم به دولت در ایجاد یک بانک اطلاعاتی جامع، کمککننده است، زیرا این برادران و خواهران افغانستانی که در ایران هستند یا خانهای را اجاره کردهاند و یا کارفرمای ایرانی دارند.
خوشبختانه بحثی که الان در این طرح جامع جدید داریم این است که برای هر حوزهای متولی و بعد هم میزان نیازمندی تعریف شود. مثلاً وقتی میگویید نیروی کار، فقط این نیست که بگوییم چه تعداد از نیروی کار قانونی و چند نفر غیرقانونی است. تکلیف این موضوع باید روشن شود.
اما در چارچوب طرح جامع باید مشخص شود که امروز چقدر به نیروی کار خارجی نیاز داریم. در رابطه با چه تخصصها و مشاغلی؟ این نیاز تا چه اندازه از نیروی کار داخلی تأمین میشود؟ تمام این موارد باید از سوی کارفرمایان و مجموعههای دولت بررسی شود. اینکه نیروی کار خارجی تا چه اندازه بیاید؟ اینکه مشخص شود ما مثلا برای امسال صد هزار نیروی کار از افغانستان میخواهیم. بیشتر یا کمتر؟
بعد این آمار را به وزارت امور خارجه اعلام میکنید که ما به این تعداد نیروی کار نیاز داریم. در نهایت هم به سفارتخانه و سرکنسولگریها اعلام کنیم که نیازمند جذب این تعداد نیرو هستیم. یعنی در یک نظام هماهنگ کار به پیش برود.
خب متولی این کار چه کسی باید باشد؟ وزارت کار. وقتی وزارت کار میخواهد طرحی را در مورد نیاز بازار کار کشور ارائه کند باید توجه داشته باشد که این طرح در چارچوب طرح توسعه قرار گیرد. در قالب این طرح جدید است که بحث میشود و جذب سرمایه هم، صورت میگیرد.
متولی جذب سرمایه چه کسی است؟ میگوییم وزارت اقتصاد است، وزارت اقتصاد در چارچوب اینکه تمامی طرحهایی که در کشور میخواهد به جذب سرمایه منجر شود چه سرمایه داخلی یا خارجی را بررسی میکند قطعا در جریان امور است؛ برای ما که امروز در حوزه افغانستان فعال هستیم باید این آمار ارائه شود تا سرمایهگذارانی که علاقهمند هستند را به وزارت اقتصاد معرفی کنیم.
مثلا اینکه گفته شود ایران در حال حاضر به ۵۰۰ سرمایهگذار یا کارآفرین نیاز دارد که باید به آنها اقامت سه یا پنج ساله تعلق گیرد. اما این موضوع باید توسط چه دستگاهی تعیین شود؟ وزارت کشور و فراجا. به صورت کلی دستگاههای مختلفی در مورد این موضوع فعال هستند، اما طبیعتاً نقش وزارت کشور در این مسئله نقش اولی است.
*موضوع دیگری که در این رابطه مطرح شده است این است که میگویند دولت سیزدهم نباید سفارت افغانستان را در اختیار طالبان قرار میداد. این بحث چه زمانهایی مطرح میشود؟ در دعوای ما بر سر حقابه، دعواهای مرزی ما با افغانستان و اخیراً هم در زمان بیاحترامیای که نماینده طالبان به سرود ملی جمهوری اسلامی داشت.
بعد عذرخواهی کرد.
*بله عذرخواهی کرد، اما به هر حال این موضوع مطرح است. کلاً میگویند ما که هنوز دولت آنها را به رسمیت نشناختهایم، نباید سفارت را در اختیار طالبان قرار میدادیم.
اعتقاد من این است که برآیند سیاست جمهوری اسلامی ایران در طول سه سال گذشته براساس یک سیاست حکیمانه، عقلانی، منطقی و متناسب با منافع ملی و امنیت ملی کشور بوده است. خارج از هرگونه تعصب. کشورهایی که اوایل دنبال این بودند که حکومت-سرپرست در افغانستان را باید به رسمیت شناخت، امروز میبینید که در روابطشان دچار چه چالشها و مشکلاتی هستند (نمیخواهم وارد این بحث شوم).
اما جمهوری اسلامی از روز اول اعلام کرد که ما مسیر تعامل با این دولت را در حمایت از مردم ایران و حمایت از مردم افغانستان دنبال میکنیم. بر همین مبنا هم ما حرکت کردیم. امروز صحبت این است که چرا سفارتخانه را دادید؟ سفارتخانهای که پرچم امارت اسلامی بالای آن نیست! اما واقعیت چیست؟ جمهوری اسلامی با چه شرایطی مواجه هست؟ اینها را باید به صورت دقیق ارزیابی کنید.
میگوییم حدود ۶ میلیون بیشتر یا کمتر- به نظر من کمتر نیست -از اتباع افغانستان در ایران زندگی میکنند که دارای مسائل کنسولی هستند. مشکلات زندگی خودشان را دارند. ما به عنوان دولت و مردم، درگیر با این اتباع هستیم. اگر مشکلی پیدا کنند باید به کجا مراجعه کنند؟ یعنی میشود که اینها سفارتخانه نداشته باشند و بخواهند کارهای کنسولیشان را انجام دهند؟ یک وقت بود که شما در همسایگی افغانستان نبودید، ۶ میلیون مهاجر در ایران نبود، مرز مشترک نداشتید، سفارتخانهشان تعطیل میشد و اتفاقی هم نمیافتاد. امروز شما یک مرز ۹۳۵ کیلومتری دارید که مسائل و حوادثی دارد. با چه کسی گفتگو کنیم؟ میخواهیم دیوارکشی مرز کنیم. در همین رابطه و در همین چارچوب معاهدات و قواعد مرزی، بخش حقوقی دو طرف باید بنشینند و گفتگو کنند.
حالا فرض کنید ما آنها را به رسمیت نشناختیم و فرض کنید تا ۱۰ سال دیگر وضعیت حکومت افغانستان به همین شکل است. الان که میخواهیم دیوارکشی کنیم...
*یعنی به صورت کلی قرار نیست دولت طالبان را به رسمیت بشناسیم ولی برای پیگیری حقوق مردم افغانستان این سفارت را در اختیارشان قرار دادیم.
فرض کنید که دنیا تا ۱۰ سال دیگر هم آنها را به رسمیت نشناخت، ما میخواهیم دیواری بکشیم که امنیتآفرین باشد. قاچاق مواد مخدر نشود، جلوی ورود غیرقانونی را بگیریم تا تروریست وارد نشود. بگوییم که ما، چون رابطه نداریم و نمیشناسیم، پس دیوار نکشیم.
*پس ما طالبان را به رسمیت نمیشناسیم ولی برای پیگیری حقوق مردم افغانستان سفارت را در اختیارشان قرار دادیم.
نه فقط مردم افغانستان. من یکی یکی توضیح میدهم. در رابطه با ۶ میلیون از اتباع افغانستانی که در ایران زندگی میکنند این افراد مشکلات کاری خودشان را دارند. کارهای کنسولی دارند و احوالات شخصی. یعنی مرگ و میر دارد و باید در آنجا ثبت کند.
از طرفی شما ۹۳۵ کیلومتر مرز مشترک دارید که مرز مسائل خاص خودش را دارد. امروز بیشترین حجم مراودات تجاری کشور از مسیر مرزها انجام میشود. بعد شما موضوع ترانزیت کالا را هم دارید و میخواهید از طریق مرزها جابه جا شود.
از طرف دیگر روابط تجاری و فرهنگی دارید. ما الان ۳ دانشگاه در کابل داریم که فعال هستند و حجم زیادی از تجار و مردم میخواهند بروند و بیایند. در روزهای گذشته نمایشگاهی در کابل برپا کردهایم و تجار ایرانی برای حضور در آن نیازمند ویزا هستند. مگر امکان دارد که بدون فعالیتهای کنسولی و سفارت بتوانید روابط دو کشوری که این میزان مراودات را در حوزه تجارت، مردم، امنیت، فرهنگ، ترانزیت و موضوعات را پوشش میدهد به پیش ببرید. اصلاً (نداشتن روابط کنسولی) کار عقلایی است که آن را انجام بدهیم؟
اگر بگوییم طالب را به رسمیت نمیشناسیم و روابط را قطع کنیم، آیا روابط قطع میشود؟! | عقل سلیم اجازه میدهد که بازار افغانستان را از دست بدهیم؟
این موضوعی است که مختص به کشور ما نیست که انتخاب کرده باشیم. خیلی از مناطق در جغرافیای دیگر جهان هم، همین اتفاق برایشان افتاده است. ما اگر بگوییم طالب را به رسمیت نمیشناسیم و روابط را قطع کنیم، آیا روابط قطع میشود؟! کجا روابط قطع میشود؟
دوم اینکه آیا این عقل سلیم اجازه میدهد که بازار افغانستان را از دست بدهیم؟ چرا؟ یا از منظر دیگر روابط تجاری-اقتصادی و کریدور ترانزیت را ببندیم و اجازه ندهیم سرمایهگذار به اینجا بیاید. دشمن هم، همچنان دنبال این است که افغانستان را بیثبات کند و تروریستهایی، چون داعش و داعش خراسان را به اینجا بیاورد و شرایط را در ایران ناامن کند.
اگر شما گذرگاههای اقتصادی را ببندید چه پیامی به آنها (افغانستانیها) میدهد؟ میگوید که شرایط امنیتی و اقتصادی آنجا بدتر شد پس سیل مهاجر به سمت ایران میآید.
خواست ما در عدم روابط کنسولی با کدام منطق سازگار است؟ در نتیجه جمهوری اسلامی اگر اصل را بر تعامل گذاشت و اگر سفارتخانه را به این شکلی که عرض کردم در اختیار طالب قرار داد هم در راستای تداوم حمایت از مردم افغانستان است و هم در چارچوب مسائل و منافع ملی کشور خودمان.
شما در گفتگوهایی که ما با مقامات افغانستان داریم دیدهاید که همواره بر این موضوع تأکید داشتیم که باید پاسخگو باشند. اما به صورت کلی در طول این بیست سال اشغالگری اخیر به قدری برای افغانستان بحران ایجاد شده که همه ظرفیت ملی این کشور باید به کمک بیاید که این چالشها و بحرانها حل شود.
در نتیجه اینکه سفارت داده شده تا اینها فعالیت کنند در چارچوب این الزامات و شرایط است. امروز ما از رهگذر همین تعامل با آنها در حوزه مبارزه با تروریسمی مانند داعش جدی هستیم، تعارف نداریم. ما که نمیتوانیم منافع ملی را نبینیم که مثلاً بعد بگویند که اگر به رسمیت نمیشناختید چرا سفارتخانه را دادید؟ عقل سلیم و منافع ملی کشور حکم میکند که این کار صورت بگیرد.
منبع: تجارت نیوز، سیده آمنه موسوی